فرازی از سخنان برگزیده ی امام حسن مجتبی (ع)
بی همت را مردانگی نباشد.
یقین، پناهگاه سلامت است.
تمام کردن احسان از آغاز کردن آن بهتر است.
نشانه برادری، وفاداری در سختی و آسایش است.
نخستین گام خردمندى، معاشرت نیكو با مردمان است.
فرصت به شتاب از دست مى رود و دیر به دست مى آید.
با همسایه ات به نیکی همسایگی کن تا مسلمان باشی.
احسان آن است که تاخیری در پیش و منتی در پس نداشته باشد.
هر کس احسان های خود را بر شمرد، بخشندگی خود را تباه کرده است.
بر شما باد به تفکر، که تفکر مایه حیات قلب شخص بصیر و کلید در حکمت است.
هیچ گروهی با هم مشورت نکردند، مگر آن که به راه پیشرفت خود رهنمون شدند.
خویشاوند کسی است که دوستی سبب خویشاوندی او است، اگر چه نسبش دور باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:
الزُّهْدُ فِی الدُّنیا قَصْرُ الاَمَلِ وَ شُکْرُ کُلّ نِعْمَةٍ وَالوَرَعُ عَنْ کُلِّ ما حَرَّمَ اللّهُ؛
زهد در دنیا عبارت است از کوتاه کردن آرزوها و سپاس گزاردن در برابر همه نعمت ها و پرهیز کردن از تمام آنچه خداوند حرام کرده است.
وصیفات امام رضا (علیه السلام) از انسانهای عاقل:
از نظر امام رضا (ع) عاقل کسی است که در تمام عمر خود به دنبال کسب معرفت و آموختن است و گمنامی برای او بسیار گواراتر است تا شهرت و هیچ کس را نبیند جز اینکه بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است و هر گاه آن کسی را ببیند که بهتر و پرهیزگارتر است در برابرش تواضع کند تا به وى ملحق شود. از این رو در کلامی ارزشمند می فرماید: عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد:
ـ از او امید خیر باش
ـ از بدى او در امان باشند
ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد
ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد
ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود
ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـرى محبـوبتـر بـاشــ د
ـ خـوارى در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر بـاشــ د
ـ گمنـامـى را از پـرنـامـى خـواهـانتـر بـاشـد
ـ سپس فـرمـود: اما دهمى ! و چیست دهمى ؟ به او گفته شـد: چیست؟ فـرمـود: احـدى را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیزکـارتـــر است.
لقب کریم اهل بیت از کجا آمد؟
امام حسن (ع) دارای قلبی پاك و رئوف نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه داشتند و با خرابهنشینان دردمند و اقشار مستضعف و كمدرآمد همراه و همنشین میشدند و دردِ دلِ آنها را با جان و دل میشنیدند و به آن ترتیب اثر میدادند، و در این حركت انساندوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند نیز هیچگاه هر ضعیف، ناتوان و درمانده، ناامید از درب خانه آن حضرت برنمیگشت، حتّی خود ایشان به سراغ فقرا میرفتند و آنها را به منزل دعوت میكردند و به آنها غذا و لباس میدادند .
1. امام حسن ـ علیه السّلام ـ تمام توان خویش را در راه انجام امور نیك و خداپسندانه به كار میگرفت و اموال فراوانی در راه خدا میبخشید، مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخششهای بیسابقه و انفاقهای بسیار بزرگ و بینظیری ثبت كردهاند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم كردند و نصف آن را برای خود و نصف دیگر را در راه خدا به فقرا بخشیدند.
2. از ابن شهر آشوب روایت شده كه روزی امام حسن ـ علیه السّلام ـ بر جمعی از گدایان گذشت كه پارهای چند از نان خشكها را بر روی زمین گذاشتهاند و میخورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت كردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: خدا متكبّران را دوست نمیدارد و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول كردند و سپس از همه گدایان خواستند كه برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت بر ایشان طعامهایی نیكو حاضر ساختند و به لباسهای فاخر همه آنها را مزیّن ساختند.
3. تاریخ از بخشندگیهای امام حسن ـ علیه السّلام ـ داستانهای فراوان به یاد دارد مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست كمك كرد و امام دستور دادند كه آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.
4. نسبت به كرامتهای امام حسن ـ علیه السّلام ـ داستانهای زیادی در تاریخ آورده شده است كه جای ذكر همه آنها نیست. امّا وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید برنمیگردانید؟ فرمودند: من هم به درگاه خدا سائلی هستم و میخواهم كه خدا محروم نسازد و شرم دارم كه با چنین امیدی سائلان را ناامید كنم. خداوندی كه عنایتش را به من ارزانی میدارد، میخواهد كه من هم به مردم كمك كنم،5 لذا به خاطر این بخشندگیها و كارهای نیكویی كه از امام حسن ـ علیه السّلام ـ در مسیر خیر، احسان و كمك به طبقات درمانده و نیازمند انجام میگرفت و آنچه را كه داشت به آنها میبخشید باعث شده كه به ایشان كریم اهل بیت گفته شود. پس با توجه به كرامتها و بخششهای كمنظیر و گاهی بینظیر آن امام بزرگوار لقب «كریم» برازنده آن حضرت است. البته باید توجه داشت كه همه ائمه نور واحد هستند و همه دارای تمام فضایل و كرامات هستند. هر چند كه شرایط زمان و مكان در بروز و برجستهتر شدن برخی از اوصاف آنها دخیل بوده است.
نظرات شما عزیزان: